خوشا آنان که محو روی یارند ، جز او با دیگران کاری ندارند
جمعه, ۶ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۱۲ ق.ظ
غریب شده ام، میدانی؟!
ذکرِ لبِ این روزها و حتی شب هایم شده: انا غریب.....
شده مناجات های خواجه، آنجا که میگوید:
الهی؛ همه به تن غریبند و من به جان و دل غریب...
نوشته بود: "خدایا؛
من فهمیدم «انا قریب»ِ تو را.
تو می شنوی «انا غریب» ِ مرا؟"
و چه خوش نشسته بود بر دلم و مدام از سرم میگذشت:
و هل یرحم الغریب الّا القریب؟
گفتی: «و نحن اقرب من حبل الورید»۱۶- ق، که از شاهرگی به من نزدیک تری... که گاه دست میگذارم بر گردنم، همانجا که نبض میگیرند و رگِ اصلی ست، دست میگذارم، بلکه بیشتر وجودت را حس کنم...
ای قریب! رحم کن بر این غریب که از دست رفتنی ست گر نیابی اش...
صلوات برای اجابت حاجات نویسنده وبلاگ راحیل
۹۴/۰۶/۰۶
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.